من و نامزدم

سلام به همه دوستای گلم 

ببخشید یه مدت نبودم 

بچه ها امروز خیلی دلم گرفته 

الان توی شرکت هستم و دارم همینجوری مینویسم شاید جمله بندیم قشنگ نباشه ولی شما به بزرگی خودتون ببخشید

آره داشتم می گفتم 

امروز خیلی دلم گرفته 

خودم هم دلیلش را نمی دونم 

میدونید بچه ها یه حس بدی دارم  

یه حسی که نمی دونم از کجا نشات می گیره 

شاید بتونید از بین این سطوری که مینویسم مشکلم را پیدا کنید و بهم کمک کنید 

نامزدم خیلی دختر خوب و گلی هست 

دوستش دارم 

اما اصلا از روابط عشق و عاشقی هیچی نمی دونه 

از اون دخترایی هست که خیلی نیاز به محبت شوهر داره 

اما اصلا بلد نیست ابراز احساسات کنه 

خیلی منطقی هست 

اگه بخوام نمره بهش بدم 

به منطقش میدم ۸۰ 

به احساساتش میدم ۲۰ 

من خودم توی احساسات خیلی آتیشی هستم اما الان که به این رسیدم و سردیش را احساس می کنم مثل یه سد احساسی می مونه 

اما مامانش 

از بس که بهم مسیج داده دیونم کرده 

چند بار علنی بهش گفتم توی محل کار بهم اس نده 

اما کو گوش شنوا 

انگار جای دختر و مادر عوض شده 

این یکی مسیج عاشقانه میده 

اما خودش با چند بار گفتن تازه شروع کرده به مسیج دادن احساسی 

خلاصه از اینور هم که شرکت ما داره یه تغییرات اساسی میده 

امکان همه چیز وجود داره 

خلاصه نمی دونم چیکار کنم 

به قول معروف هنگ کردم